گيلگمش تورك قهرمان و حماسه آ فرين جهاني

یازار : آزادتورك

گيلگمش يكي از مشهو ر تر ين منظو مه ها ي حما سي ا ست كه حد و د چهار هز ارسال از خلق آن مي گذرد. اين ا ثركه دربار ه گيلگمش پنجمين پادشاه سلسله اوراك است، درسال دوهزار پيش ازميلادبر روي دوازده لوح گلي و به خط ميخي نوشته شده است. بعضي از اين لو حها بر اثر مرور زمان شكسته شده و از بين رفته اند، تنها يكي از آنها باقي مانده است كه اكنون در موزه بر يتانيا نگهداري مي شود. گيلگمش محبوبترين قهرمان سراسر بين النهرين بود. بدون شك اين اثر شاهكار ادبيات آثوري- بابلي و يكي از زيباترين منظو مه هاي حماسي جهان است. مهمترين و يژگي منظومه گيلگمش كهنسال بودن آن است. اين اثر تلقيني از اسطوره، حماسه و تاريخ است و از آغاز پيدايش خود، فرهنگها وزيانهاي گو ناگو ني را تحت تأثير قرار داده است. قدرت زيبايي شگرف اثر اد بي، نگارنده را برأن داشت تا آن را براي نوجو اننان كتابخو ان كشور مان بازنويسي كند. گيلگمش داستان پادشاهي پهاو ان مستبد، پرقدرت و توانااست به جاي رسيدگي به وضع مردم خود، در پي آناني است. اودر كوران مبارزه با پهاو اني همتاي حود، به مردم روي مي آورد و در كشاكش زندگي، مرگ ( و قدرت مرگ) را مي شناسد. گيلگمش براي ياقتن جاودانگي و بي مرگي رهسپار سفري پرخطر مي شو د. ازكوههاي ترسناك مي گذرد، جنگلهاي سرزمين تاريكي را پشت سر مي گذارد، از درياي مرگ عبور مي كند و حتي به دنياي مردگان در زير زمين راه مي يابد تايكي از اجداد خود راكه به گمانش رازبي مرگي را يافته است بيابد. در نهايت، اين پهلو ان تواتمند، جد خود رامي يابد اما….. در اين ائر عشق، تربيت ، طبيت و راز هاي زندگي و مرگ موج مي زند، وهر چه هست، آن قدر مهم است كه حيفم آمد نوجو انان وطنم آن را نخو انند. ودر صورت امكان داستان حماسي قهرمان مردرا در آينده بملا خظ خواننده گان خواهم گذاشت. عبدالله تاشقين



سرخپوستان

یازار : آزادتورك

اثر ميرفاتح زكييف:محقق و استاد تاريخ دانشگاه غازان
 ترجمه: دكتر رحمت قاضياني
  قديميترين ريشه هاي قومي انسانها معمولا از طريق زبان شناسان و با بررسي مطالعات زبانشناسان و با اضافه كردن مشاهدات باستانشناسي به ان پيدا مي كنند.در علوم زبانشناسي و تاريخي مرسوم در اروپا و روسيه،كه با ادعاي مركزيت براي هندواروپائي ها نوشته شده،سعي شده كه تقسيم زبان اورال-التائي به زبان هاي التائي و اورالي از حدود ده هزار سال پيش و تقسيم زبان التائي به زبان هاي تركي مغولي ، منچوري و ژاپني- كره اي از حدود شش هزار سال پيش و تقسيم زبان تركي مغولي به زبان هاي تركي و مغولي حدود چهار هزار سال پيش اتفاق افتاده است.

 اولين شكاف در ديدگاه فوق در قرن هفده اتفاق افتاد و در قرن نوزده ضربات سختي به ايده فوق وارد شد و. در قرن بيست تناقض گفته هاي مدعيان ثابت شد.
 
 در سال 1638 اقاي " جان ژوسلين" (1)متوجه شدند كه در زبان سرخ پوستان امريكا اثاري از لغات تركي وجود دارد. در قرن نوزده " اتو رريك" (2) در زبان اقوام " سو" از سرخ پوستان شمال امريكا ليستي از لغاتي با نزديكي به زبان تركي تهيه نمود. مثلا،" تانگ"يعني طلوع " تائي " يا " تانگي " يعني اموختن. " اتا " يعني پدر، " اينا " يعني، مادر، " تا " يا " ته " يعني ضميمه اي براي مكان ، " اكتا " يعني " يك طرف " و غيره. در ايتاليا و فرانسه نيز بررسي هائي مشابه انجام شد و نتايجي يكسان بدست امد.
 
 دانشمند سوئدي اقاي " استيك ويگاندر " (3) تعدادي از تحقيقات خود را در مورد رابطه بين زبان هاي قوم " مايا " و زبانهاي التائي انتشار داده است. اقاي " ا. كاريمولين ، 141-136 1976 (4) در تحقيقات خود مثالهاي زير را اورده است." ااك " يعني خيس ، " اكا "-" اگا " ، " اقا " يعني جريان ، جاري شدن . " بالديز " يعني خواهر جوانتر همسر ، " بايال " يعني ثروتمند و فراوان، " بويا " يعني رنگ ، " بور " يعني بافتن گيسو، " ايك " يعني ظاهر شدن، و " تور " يعني استادن.
 
 در زبان سرخ پوستان امريكائي " مايا " صداهاي " ي " و " يو " بطور مكرر قابل تبديل و تغيير هستند و اين معمولا فونتيك تركي را بخاطر مي اورد.مثل زبان تركي در زبان " مايا " كلمه " ياش "به مفهوم نو و تازه و جوان مي باشد و تركيب ان مثل " ياشيل " يعي سبز است.(دييگو.د.لاندا،1955،19،77،79 ) (5).
 
 دانشمند روسي اقاي " يو.وي.كنوروزوف " (6) براي مدت طولاني و مستمر، نوشته ها و فرهنگ قوم " مايا " را مطالعه كرده است.در نتيجه او ليست لغات مربوط به زبان " مايا " را تنظيم كرده ولي هيچوقت به اين فكر نيفتاده كه تشابهي بين ان لغات و واژگان زبان تركي وجود داشته است.بعضي از اين تشابهت در زير اورده شده است.
 
 " چاك " يعني رنگ در كلمه " چاگيلدير انعكاس دادن " " چاك " يعني تنور و بخاري . در كلمه " چاقما " يعني سنگ اتش زنه." ياش كين " ، يعني خورشيد. در تركي " كين " ( گون ) به خورشيد اطلاق مي شئد. كلمه تركي " كن ياش " ( گون ياش" در تركي باستان با كلمه " ياش كيك " ( ياش كين- ياشيك ) با معني خورشيد مترادف است.در زبان " مايا " كلمه " ياش " به معني اتش استفاده شده است و در تركي تاتارها كلمه " ياشن " (روشن شدن) با معني اتش ارتباط دارد. كلمه " گون " ( خورشيد ) در هر دو زبان با معني اتش ارتباط دارد.
 
 تمام اين بررسي ها نشان مي دهد كه تشابهات معاني در لغات تركي و زبان " مايا " تصادفي نبوده ، بلكه به تشابه ساختار زباني انها مربوط مي شود.
 
 " ااك " – روشنائي
 
 " ايچين " – حمام كردن. " اچ +اين " –در اب فرو رفتن در يافتن.
 
 " چن " – چاه ، طبيعي و نه مصنوعي. " چونگل " – گود.
 
 " ايشيل " قسمتي از سرزمين مايا، " ايش ايل " يا " ايچ ايل " – مملكت داخلي، با قسمت انتهائي
 
 " ال ايل " اسامي مكانها بصورت زير وجود دارد.
 
 ايشيل، تسنتال.تسوتس ايل. چول ، چونت ايل ، پوهلاب ايل.باك هال ايل ، كوسوم ال . چكتمال . كونگ ال، ايتسم ال، و وك ياب ال.(دييگو.د.لاندا )
 
 البته امكان اينكه مثالهاي بيشتري از نظر تشابه زباني بين زبان مايا و ترك اورده شود وجود دارد ، ولي مثالهاي قبلي بيان شده نشان مي دهد كه زبان مايا از نظر عاريه هاي تركي غني است.
 
 مردم مايا مثل تركها منسوبين جوانتر و بزرگتر را به خوبي تشخيص مي داده اند و انها را به عناوين مختلف صدا مي كرده اند.(دييگو.لاندا.1955،48)(7).( ايلمينسكي.ان.اي.1862،22،23) (8) .
 
 موزيك قوم مايا مثل تركها اساس پنج صدائي ( پنتاتونيك) داشته است.
 
 تحقيقات " يو.وي.كنوروزوف " (9) نشان مي دهد كه نظام اجتمائي قوم مايا شبيه جامعه سومر و مصر بوده است.در هر دو ،ساختار قبيله اي با ساختار برده داري تركيب شده بوده است.(دييگو..د لاندا.1955،37) (10)
 
 چون ماياهاي امريكاي شمالي از جهات متفاوت تركها را به خاطر مياورد، بعضي دانشمندان مايا ها را " پراترك" (ماقبل ترك) بحساب مي اورند.بنظر ما براي نفي يا اثبات هر مدعائي لازم است كه مطالعات تطبيقي دقيقي از نظر زبان شناسي تاريخي ،باستان شناسي ، انسان شناسي، افسانه شناسي،و هنري اين انسان ها داشته باشيم. تنها در سايه چنين مطالعاتي ميتوان گفت كدام يك از انها قدمت بيشتري دارند. بعضي اقوام سرخ پوست امريكا،چه ماقبل ترك و چه غير ترك ،در اوراسيا تاثيرات عميقي از ترك ها را بر خود داشته اند. از هر ريشه اي كه باشند ، تاثيرات و نزديكي زياد انها را به نركها نشان مي دهد كه در 20 تا 30 هزار سال پيش تركها در قاره اوراسيا بطور وسيع پراكنده بوده اند.
 
 در مخالفت با نتيجه گيري فوق ،طرفداران مركزيت اروپائي علوم،وجود ارتباط اقوام سرخ پوست امريكا با قبايل اوراسيا را رد مي مي كنند.ولي بررسي دقيق نشان ميدهد كه در حدود 20 تا 30 هزار پيش تنگه برينگ وجود نداشته است و قاره امريكا و اسيا بوسيله خشكي پل مانندي بهم وصل بوده اند و انسان ها ازادانه و به راحتي از انها در رفت و امد بوده اند.(ب.كوزميشكف.342.1968) (11) . انواع انساني ، مطابق خصوصيات سرخ پوستان امريكا ، هم در اسيا و هم در اروپا پيدا شده اند ، همچنين در باشقيرستان (گ.ماتيوشين 29-30.1969 ) (12) و هم در مغولستان (نووگرودوا . اي.ا.30-1977 ) (13).جمجمه ها و مقبره هاي پنج هزار ساله نشان مي دهد كه اجداد سرخ پوستان امريكا در اين مناطق زندگي مي كرده اند.
 
 هيئت اعزامي باستانشناسي مشترك امريكا و حكومت شوروي، بدين نتيجه رسيده اند كه مردماني از اسيا به قاره امريكا ، از طريق تنگه برينگ ، الاسكا و جزاير الوتيان مهجرت كرده اند.سرپرست اين گروه اعزامي ، "اوكلانيكوف " متوجه شده است كه سيبريه اي ها ،اولين اريكائي ها هستند.(اكلانيكوف1975-33) (14).انها بتدريج مسافرت سخت و طولاني بسوي امريكاي جنوبي داشته اند.(ب.كوزميشكوف.1968-343) (15)
 
 اعلام اينكه باستاني ترين تركها در اروپاي غربي،حتي در سبه جزيره ايبري زندگي مي كرده اند،ميتواند فرضيه اولين مهاجرت به امريكا،از طريق اروپا را مطرح كند. ولي اين فرضيه احتياج به بررسي خيلي دقيق دارد.
 
 مردم "مايا" نشان ميدهند كه انها گروه بزرگي از سرخ پوستان امريكائي هستند كه در شبه جزيره يوكاتان ساكن شده اند . مايا ها قبل از دوره ما، تمدن و فرهنگ بسيار پش رفته اي ايجاد كرده بودندكه احتياج به مطالعات مخصوص دارد، ما فقط اينرا ميدانيم كه تمدن انها توسط فاتحان اسپانيائي از بين رفته است.
 
 اگر همانندي تركها و سرخ پوستان امريكا ثابت شود،مي توانيم بگوئيم ،تركها قبل از اينكه اجداد سرخ پوستان امريكا به انجا مهاجرت بكنند وجود داشته اند.در صورتي كه مهاجرت اجداد اوراسيائي سرخ پوستان امريكا از طريق تنگه برينگ (كه قبلا وجود نداشته) انجام شده باشد،بايددر مورد اقوام بسيار قديمي تركي در ناحيه شرق سيبري زندگي مي كرده اند، تحقيقات گسترده اي صورت گيرد.اگر دانشمندان بتوانند ثابت كنند كه مهاجرت از طريق اروپا صورت گرفته، بايد در ان مناطق در مورد اجداد قديمي تركهاي ان مناطق تحقيقات وسيعي انجام شود.