ويروسي بنام حزب پان ايرانيست

یازار : آزادتورك

 

ويروسها قادر نيستند به تنهايي سوخت و ساز خود را تهيه كنند بنابراين براي بقا و تكثير خود سلولهاي موجودات زنده را آلوده كرده و براي بقاي خود در مواردي موجب مرگ موجودات زنده مي شوند

در واقع گروهك نژادپرست پان ايرانيست در ميدان سياست مانند ويروس كشنده عمل مي نمايد و در عمل بقا و تكثير خود را فقط با افزايش نفرت بر عليه تركان، عربها، يهوديان و سرانجام با نابودي آنان ممكن مي داند

 

در سايت رسمي حزب پان ايرانيست ايدلوژي پان ايرانيسم بدينگونه تشريح مي شود «واژه مقدس پان ايرانيسم را نمي توان بدون نژاد باوري در ذهن متصور شد. گويي اين دو، دوقلوهاي به هم چسبيده اي هستند كه هيچ پزشك مجربي نمي تواند آن ها را از هم جدا كند و جدايي شان موجب مرگ هر دو مي شود. اما در اين ميان پاره اي از نابخردان كه پان ايرانيسم را در ميان پس مانده هاي ليبراليسم جستجو مي كنند همواره بر اين بوده اند تا اين انديشه ورجاوند را كه سابقه اش برابر سابقه تشكيل ملت ايران است،  با افكار زنگ زده خود منطبق نشان دهند. بر اين پايه " ايران برتر از همه " هم چون گذشته قصد دارد تا با ارايه اسنادي كه براي نخستين بار در اين تارنگار منتشر مي شود اثبات نمايد كه نه تنها امروز، بلكه در آغازين روزهاي نهضت و در درازاي فعاليت هاي حزبي و مكتبي، اين دو همزاد، هيچ گاه از هم جداشدني نبوده اند»


آرديني اوخو

خيلي از ما ايراني ها نژادپرست هستيم

یازار : آزادتورك

صبح آزادي: انديشه برابري و عدالت تاريخ درازنايي دارد. هر آنچه به انسان و رنج هايش مربوط است در دايره اين انديشه چاي مي گيرد. رونالدد دوركين از نسل جديد فيلسوفان حق است كه بر روي چگونه كاستن دردهاي انسان بسيار انديشه كرده است. او را مي توان خلف جان رالز دانست كه بر بسياري از حوزه هاي بي عدالتي و تبعيض مي شورد. تبعيض نژادي يكي از حلوه هاي نخستين بي عدالتي است.در بازخواني اين نوع تبعيض در جامعه ايراني سراغ دكتر صادق زيباكلام رفته ايم. اين استاد دانشگاه تهران كه كنش هاي بسيار موثري در حوزه هاي مختلف جامعه ايراني داردٰ در اين گفتگو به صراحت از نژادپرستي ايراني پرده بر مي دارد و بر نگاه انكارگرايانه برخي روشنفكران درباره تبعيض هاي قومي مي شورد

رونالد دوركين، فيلسوف حقوق دانشگاه نيويورك، ديدگاه هاي منحصر به فردي درباره برابري، تبعيض نژادي، عدالت، اخلاق و حقيقت دارد. به نظر شما، نسبت يا وضعيت ما ايراني ها با اين واژه ها چگونه است ؟ ما چقدر عادل هستيم و چقدر بي انصاف؟ چقدر به برابري اعتقاد داريم و چقدر تبعيض آميز عمل مي كنيم؟ پرسش مشابه ديگري كه ميخواستم با شما در ميان بگذارم اين است كه برخي از متفكران، و صاحب نظران، ادعاهاي كلاني مطرح مي كنند و حكم كلي مي دهند مثلا مي گويند؛ ما ايراني ها از انديشيدن امتناع داريم ، يا ما ايراني ها، باهوش و تمدن ساز هستيم. آيا شما اساسا با اين دست نظرات در خصوص ايرانيان موافقيد؟


آرديني اوخو