حفظ ساختار زبان مادريمان

یازار : آزادتورك

عدم رعايت آئين و ضوابط نگارش ، نوشته را معيوب كرده و آنرا سست و بي ارزش مي كند. عدم توجه به اصول و قواعد يك زبان باعث كم رغبتي خواننده به نوشته مي شود. آيا براي خواننده فرق نمي كند كه نويسنده «مي خواهم» را «ميخواهم» يا «ميخاهم» بنويسد؟ قطعاً او با ديدن چنين خطاهائي به نوشته ، به ديده حقارت نگاه خواهد كرد و نوشته ارزش خود را از دست خواهد داد.
متأسفانه به خاطر عدم آموزش زبان تركي آذربايجاني در ايران ، اين زبان داراي آئين نگارش مصوب و متقن نيست. همين باعث مي شود كه عده اي به تقليد از ادبيات جمهوري آذربايجان يا تركيه روشي را پيش گيرند و عده اي هم به اجتهاد خود آئيني برگزينند و اين باعث پراكندگي مي شود و خواننده باعث سردرگمي مي شود.
براي نمونه عده اي به تقليد از نگارش فونوتيكي كشورهاي همجوار سعي مي كنند تمام مصوتها را در نگارش نشان دهند و اين مورد درباره فتحه مشكلساز است. نوشتن «گله جك» بصورت «گه له جك» هم باعث اطاله نوشتار مي شود و هم خواننده سردرگم مي شود. حذف حروف عربي و تبديل آن به حروف تركي (به تقليد از خط لاتين) يكي ديگر از پراكندگي هاي نگارش تركي است. عده اي اصرار دارند كه «اقتصاد» را «ايقتيساد» بنويسند و خواننده اي كه دهها سال با املاي كلمه انس گرفته است را به يكباره دچار سردرگمي كنند.
آيا همه اينها صحيح است؟ آيا همه شان اشتباه است؟ كدام را پيش بگيريم؟ قطعاً وقتي اين كار متولي ندارد ، هركسي راه خود را پيش مي گيرد. آنچه در اينجا هم آورده مي شود ، باز قانون متقن و قطعي نيست ولي بعضي اصول اوليه از جانب تمام نويسندگان بايد رعايت گردد و عدم رعايت آن موجب طرد آن از جانب خواننده مي گردد.
بيشترين هجمه به آئين نگارش از جانب گويشهاي مختلف محلي است. در نگارش كنوني تركي آذربايجاني هيچ خطري بيشتر از گويش گرايي ، زبان ادبي را تهديد نمي كند. گويشها محترم و عزيز هستند و غنا و گستردگي يك زبان را مي رسانند ولي مرز بين زبان محاوره و زبان ادبي بايد مشخص گردد. دومين خطر و آفت بزرگ زبان تركي آذربايجان در ايران دخالت تركيبات زبان فارسي در تركي است. در اين حالت جمله «صادرات بانكي قرض الحسنه وامي وئرير» تبديل مي شود به «بانك صادرات ، وام قرض الحسنه وئرير». سومين آفت در اين باره نيز صحبتها ، مصاحبه ها ، سخنراني ها و نطق هاي مسئولين محلي و بدتر از همه گويندگان راديو و تلويزيون محلي است. به جمله زير توجه كنيد: «دهه فجر امسال ، ششصد و بيست و سه طرح عمراني در سطح استان افتتاح اولاجاق»!. آيا اين مسئول محترم نمي توانست به جاي «اولاجاق» بگويد: «خواهد شد» تا هم خيال ما را راحت كند و هم خيال فارسي زبانها را؟ گوينده تلويزيون مي گويد: «اذان مغربدن سورا ، استاندار محترم دانيشاجاخ»! آيا براي او سخت است كه بگويد: «آخشام اذانيندان سونرا محترم استاندار دانيشاجاق دير». جالب است كه اگر به همين مسئول يا گوينده تلويزيوني بگوئيم دو جمله فارسي بگو ، دچار اضطراب مي شود. درحاليكه كافيست به جاي فعل تركي ، فعل فارسي بگويد. آنچه در شبكه محلي صدا و سيما از زبان گويندگان ناشي و بي اطلاع از زبان محلي جاري مي شود و لهجه شهر يا حتي محله خود را به تمام استان تحميل مي كنند ، بزرگترين آفت زبان و ادبيات تركي آذربايجاني در ايران است.

>> در زبان تركي در يك كلمه نمي توان هم مصوت ثقيل وجود داشته باشد و هم مصوت ظريف. لذا در گفتار و نوشتار كلمات جاافتاده اي مانند «اياق» (در اصل آياق) را بايد تصحيح كنيم.
>> نيازي نيست مصوت فتحه را در تمام كلمه ظاهر كنيم. خواننده مي تواند «سپه لنمك» را بخواند و متوجه شود. ديگر نيازي نيست آنرا بصورت «سه په له نمك» بنويسيم.
>> حروف عربي و حتي املاي كلمات عربي بايد حفظ گردد. لذا صحيح نيست بنويسيم: رمزان ، زاهير ، ايقتيساد ، ايشتيباه. بلكه همان رمضان ، ظاهر ، اقتصاد ، اشتباه ، هم براي خواننده آشنا است و هم قابل تلفظ. قطعاً يك خواننده در خواندن متن تركي «اشتباه» را «ايشيتباه» مي خواند و نيازي به تحميل اين فكر به او وجود ندارد.
>> كلمات عربي و فارسي كه بايد تغيير شكل دهند تا در قالب تركي بيايند ، بايد با شكل تغيير كرده نوشته شوند. مانند: عؤمور (عمر) ، قايدا (قاعده).
>> در نوشتار كلمات اصيل تركي نبايد حروف عربي را دخالت دهيم. لذا نوشتارهاي مانند اصلان (آسلان) ، اطو (اوتو) ، اطاق (اوتاق) اشتباه است.
>> در نوشتار تركي ، كلمات اصيل تركي را كه وارد زبانهاي ديگر شده اند ، بايد به همان صورت اصيل تركي بنويسيم. مانند: قالا (قلعه) ، بوشقاب (بشقاب) ، قاشيق (قاشق) ، ساچما (ساچمه) ، اومود (اميد) ، كؤمك (كمك).
>> در گفتار و نوشتار اشتباهات خود را بدينصورت تصحيح كنيم:
- اگر اونو منه وئره (اونو منه وئرسه)
- درسده دوشدو چونكي اوخوماميشدي (اوخوماماغي ايچين درسده دوشدو)
- منيم كيتابيمي وئر يا يئرينه باشقا كيتاب آل (منيم كيتابيمي وئر يوخسا يئرينه باشقا كيتاب آل)
- اونو وئرديم تا باشيمدان آچيلا (باشيمدان آچيلماغا اونو وئرديم)
- بورادان تا تبريزه ايكي ساعات يول دور (بورادان تبريزه دك ايكي ساعات يول دور)
- بو اوغلوم ياخشي دي تا او بيريسي (بو اوغلوم او بيريسينه گؤره ياخشي دي)
- كيتاب كي اوخويورسان نه دير؟ (اوخودوغون كيتاب نه دير؟)
- آيا او درسي باشا دوشموشدون؟ (او درسي باشا دوشموشدون مو؟)
- به قول آتام: چوخ ياخشي كيشي دير (آتام دئمه لي: چوخ ياخشي كيشي دير)
- اوز به اوز (اوز اوزه) ، گؤز به گؤز (گؤز گؤزه) ، دال با دال (دال دالا)
- بالاخره آلاجاغيمي آلديم (آنجاق آلاجاغيمي آلديم)
- ناواخت سني گؤره بيله رم؟ (هاچان سني گؤره بيله رم؟)
- هم من گئديم هم سن (منده گئديم سنده)
- نه من گئديم نه سن (منده گئتمه ييم سنده)
- ...