آزربايجانچيليق ، تورانچيليق و ايران توركلري!

یازار : آزادتورك

اخيراً عده اي داخل و بيرون از حركت ملي آزربايجان اقدام به افزايش حساسيت نسبت به مسئله تفكر آزربايجانچيليق و تورانچيليق كرده اند . ماجرا تا جايي پيش رفته است كه عده اي دانسته يا نادانسته مي خواهند تفكر منفي و دشمنانه " ايران توركلري " يعني تفكري كه ساخته و پرداخته ذهنيت خائنانه ايرانچيليق است را به تفكر تورانچيليق نسبت دهند .

لذا براي اينكه احساس مي شود موضوع كم كم به طرف خواسته دشمنان مي رود لازم مي بينم توضيحاتي را نسبت به اين مسئله بنابر وظيفه ملي خويش دهم .

رابطه آزربايجانچيليق و تورانچيليق:

 از نظر ديدگاه راقم تفكر آزربايجانچيليق و تورانچيليق بنابر محدوده زماني و شرايط حاكم بر اين زمان كه ما در آن هستيم رابطه اي عرضي نبوده بلكه در عين حفظ رابطه موازي يك رابطه اي عمودي است .

اينكه چگونه مي توان گفت يك رابطه عمودي مي تواند موازي هم ، جريان داشته باشد در سطور بعدي باز خواهد شد .

به زباني ساده براي اينكه نظر شخصي ام را بر كل تحميل و تعميم نكرده باشم از خودم به عنوان شخصي كه خود را هم آزربايجانچي و هم تورانچي مي دانم مثال مي زنم .

چگونه يك آزربايجانچي و تورانچي هستم :

از ديدگاه شخصي ، كه فكر مي كنم نظر و ديدگاه اكثريت قريب به اتفاق فعالين حركت ملي آزربايجان نيز است ، بنابر همان رابطه عمودي كه در مورد آزربايجانچيليق و تورانچيليق نسبت به مقتضيات زمان عرض كردم ، آزربايجانچيليق در مقامي بالاتر ويا بهتر است بگويم در مرحله اول نسبت به تفكر تورانچيليق قرار دارد .

يعني در مبارزه ملت آزربايجان براي رهايي از اشغال وطنمان آزربايجان در قسمت جنوبي آن اولين مرحله ، رهايي قسمت جنوبي از اشغال دولت راسيست فارس است . يعني به نوعي حتي مي توان گفت تفكر آزربايجانچيليق نيز خود به دو مرحله آزادي آزربايجان جنوبي و مرحله اتحاد دو آزربايجان شمالي و جنوبي تقسيم مي شود . با اين توضيح كوتاه حال مي خواهيم ببينيم چگونه مي توان در عين حالي كه تفكر آزربايجانچيليق را با خود حمل مي كنيم يك تورانچي نيز باشيم .

تفكر تورانچيليق:

اينكه گفته مي شود تفكر تورانچيليق يك ذهنيت غير قابل دسترس است را به هيچ وجه قبول ندارم ، بله اتحاد كشورهاي تورك و تشكيل اتحاديه " توران " سخت و دشوار و زمان بر است اما اين دليل نمي شود كه به بهانه سختي راهي كه در پيش روي داريم كل تفكر را زير سوال ببريم و يا اينكه چون مثلاً اتحاديه اروپا و غرب ممكن است در مقابل اين تفكر موضع منفي بگيرد ما نيز بايد جانب احتياط به خود بگيريم و هر كسي را از بردن نام توران بترسانيم .

در واقع اگر سياستمداران غرب و آمريكا كمي عاقل تر باشند در مقابل ظهور غول قدرتمند اقتصادي همچون كشور چين با بيش از * * جمعيت كه به سرعت در حال نفوذ و تصاحب بازارهاي آسياي ميانه ، خاورميانه و بازارهاي اروپايي است بايد بياستند . اژدهايي كه اگر اگر جلوي سرعت نفوذ آن گرفته نشود شايد در 20 سال آينده واحد پول تمامي اين كشورها به " يوان " تغيير نام يابد . بنابراين واقعيت سياست دنيا به ما مي گويد كه در آينده بايد قدرتي جلوي اين اژدها را بگيرد و آن واقعيت چيزي نيست جز اتحاديه كشورهاي تورك ( توران ) ، هيچ قدرتي در آينده غير از توران نخواهد توانست جلوي پيشروي اقتصادي و احياناً فيزيكي چين به سمت اروپا را بگيرد .

تقكر ساختگي و منفي ايران توركلري:

اين تفكر منفي كه ساخته و پرداخته ذهنيت دولت راسيست فارس از دير باز بوده و من به عنوان يك فعال داخلي به صراحت مي گويم كه در بين روشنفكران امروزي جامعه آزربايجان جنوبي حتي يك درصد هم طرفدار ندارد تا كنون فقط سعي در يارگيري و تاثير گذاري بر ذهنيت عوام آزربايجان داشته است .

ساخت ذهنيتهايي چون " كل ايران براي تورك هاست ، ايران تورك است ، توركها اقتصاد ايران را در دست دارند ، ايران يعني تورك ، قدرت در دستان توركان است " و چنين اصطلاحات عوام پسندي فقط و فقط براي جلوگيري از انديشه استقلال طلبي ملت آزربايجان جنوبي به ميدان انداخته شده است . اصطلاحاتي كه امروزه در خيابانها ، ورزشگاهها و ساير ميدانهاي آزربايجان جنوبي از طرف ملتمان در حال ترد شدن آشكار است و به خوبي مي توان دريافت كه ملت آزربايجان به سمت استقلال ملي خود به سرعت در حال پيشروي است .

البته اين را هم نبايد فراموش كنيم كه متاسفانه اين تفكر غلط از طرف سياستگذاران دولت دوست و برادر توركيه نيز به ميدان انداخته مي شود ، در بين آنها نيز كساني هستند كه يا هيچ اطلاعي از وضعيت كنوني ايران ندارند و نيتشان به خيال خويش دوستانه است و يا با عرض تاسف بايد بگويم كه عده اي نيز با نياتي منفي در توركيه از ترس استقلال آزربايجان جنوبي به علت برخي مسائل داخلي در توركيه و نيز نزديكي برخي دولتمردان تورك با دولت ايران با غرض ورزي به مسئله " ايران توركلري " دامن زده و به ملت آزربايجان خيانت مي كنند .

نتيجه گيري:

با توجه به توضيحاتي كه داده شد ، تفكر " آزربايجانچيليق " و تفكر " تورانچيليق " به هيچ وجه منافي يكديگر نبوده و نيستند بلكه به نوعي مكمل همديگر البته با رعايت رابطه طولي خود هستند .

ما در عين حالي كه اولويت اولمان بر مبناي ذهنيت مام وطن استقلال آزربايجان جنوبي است بايد با طرح شعارها و ذهنيت سازيهايي همچون " تبريز و آزربايجان جنوبي قلب توران است " ( در حقيقت هم چنين است ) بايد توجه دولتهاي مستقل و ملتهاي غير مستقل تورك را به قلب توران جلب كنيم .

در نهايت ذكر اين نكته را هم خالي از لطف نمي بينم كه بگويم هر كس و هر جرياني كه دانسته يا نادانسته مي خواهد تفكر تورانچيليق را با تئوري غلط ايران توركلري ببافد ، چه اين طرف جبهه باشد ( خوديهاي نادان ) چه آن طرف جبهه ( دشمنان مغرض ) فرقي نمي كند از نظر بنده ، خائن است و در مقابل ملت آزربايجان بايد جواب خيانت خويش را بدهد .

ياشار گؤنئيلي